اقلّيت ها و حقوق آن ها در اسلام (2)


 

نویسنده : عبدالحكيم سليمي




 

ب. حقوق و تعهدات اهل ذمّه
 

همان گونه كه گفته شد، اهل ذمّه يا اقلّيت هاي ديني با انعقاد قرارداد «ذمّه» مي توانند به عنوان شهروند جامعه اسلامي در امنيت زندگي كنند و در واقع، حمايت شدگان از سوي حكومت اسلامي هستند. قرارداد «ذمّه» براي طرفين حقوق و تكاليفي ايجاد مي كند كه به طور مختصر به آن ها اشاره مي شود:

1. تعهدات اهل ذمّه يا اقلّيت هاي ديني
 

با توجه به منابع فقهي و عهدنامه هايي كه در صدر اسلام بين پيامبر و اهل كتاب يا اقلّيت هاي ديني منعقد شده اند، اقلّيت هاي ديني تعهداتي دارند كه بايد انجام دهند:
الف. رعايت يك سلسله شرايط: مهم ترين شرايطي كه اقلّيت هاي ديني بايد مراعات كنند، عبارتند از:
الف.پذيرش پرداخت جزيه(دراين موردجداگانه بحث خواهدشد)؛
ب. پرهيز از تظاهر به منكرات اسلامي؛
ج. خودداري ازاذيت مسلمانانوارتكاب اعمال فحشادرموردآنان؛
د. احترام گذاردن به احكام دادگاه اسلامي؛
هـ. پرهيز از اعمال منافي قرارداد ذمّه؛ مانند تصميم گيري بر قيام مسلّحانه و كمك به دشمنان اسلام و مسلمانان.
شيخ طوسي در كتاب الخلاف مي نويسد: «اگر اهل ذمّه اعمالي را مرتكب شوند كه در شريعت آنان موجب حد باشد؛ مانند زنا، لواط، سرقت و قتل، حدّ بر آن ها جاري مي شود، بدون خلاف؛ زيرا آنان به موجب قرارداد ذمّه، جريان احكام ما را پذيرفته اند. اگر مرتكب اعمالي شوند كه در شرع آن ها حلال است؛ مانند خوردن گوشت خوك و شراب و ازدواج با محارم، مادام كه تظاهر نكنند، دولت اسلامي متعرّض آنان نمي شود؛ اما اگر به اين امور تظاهر كنند، بر امام واجب است كه حدّ بر آن ها جاري كند، به دليل اطلاق ادلّه حدود و اجماع.»21
ب. پرداخت جزيه: يكي از تعهدات اهل ذمّه پرداخت «جزيه» به دولت اسلامي است. اينكه «جزيه» چيست و مقدار آن را چگونه بايد تعيين كرد و آيا پرداخت جزيه به معناي تحقير و توهين اهل كتاب است، از جمله پرسش هايي هستند كه نياز به پاسخ دارند. درباره «جزيه» در قرآن كريم چنين آمده است: (قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّي يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَد وَهُمْ صَاغِرُونَ) (توبه: 29)؛ با كساني از اهل كتاب كه ايمان به خدا و روز جزا ندارند و آنچه را خدا و رسولش تحريم كرده است حرام نمي شمرند و آيين حق را نمي پذيرند، پيكار كنيد تا زماني كه جزيه را با دست خود، با خضوع و تسليم بپردازند.
آيه مباركه لحن تندي در مورد اهل كتاب دارد كه شايد دليل آن اين باشد كه اهل كتاب، بخصوص يهود، در صدر اسلام، كارشكني هاي زيادي مي كردند، حتي توطئه قتل پيامبر را چيدند و اين لحن تند در برابر اهل كتاب با ويژگي هايي كه در آيه براي آن ها آمده، چندان نامتناسب هم نيست. در عين حال، اسلام در آشتي را به روي آن ها مي گشايد و آنان را با قبول پرداخت جزيه در جايگاه شهروند هم پيمان مي پذيرد.
ارباب لغت گفته اند: «جزيه چيزي است كه از اهل ذمّه (اهل كتابي كه با مسلمانان پيمان هم زيستي دارند و در قلمرو اسلام زندگي مي كنند) گرفته مي شود، و جزيه به منزله پاداشي است كه آنان در برابر حفظ جان و مالشان مي پردازند. در برابر آن، دولت اسلامي امنيت همه جانبه آنان را تأمين مي كند.»22
پرداخت جزيه هرگز به معناي تحقير و توهين آن ها نيست؛ چون اين معنا نه از اصل كلمه «جزيه» و «صاغرون» استفاده مي شود، نه با تعليمات اسلام سازگار است و نه با ساير احكامي كه درباره طرز رفتار با اقلّيت هاي ديني به ما رسيده است، تطبيق مي كند. كساني كه آن را به معناي تحقير و توهين گرفته اند، در واقع، ذهنيت خود را بر آيه تحميل كرده اند. پرداخت جزيه احترام در برابر اسلام و مسلمانان و نشانه اي براي هم زيستي مسالمت آميز و قبول يك اقلّيت ديني سالم در برابر اكثريت است. اين جنجال، كه جزيه مخالف شئون انساني و خلاف اصل هم زيستي است، يك توهّم بي اساس مي باشد؛ زيرا جزيه نوعي پاداش به دولت اسلامي از طرف شهروندان غيرمسلمان اهل كتاب است در برابر خدماتي كه براي آنان انجام مي دهد، نه كيفر و باج (حق زور گرفتن).23
ج. مقدار جزيه: جزيه مقدار معيّني ندارد و تعيين آن بر عهده حكومت اسلامي است كه مطابق شرايط و مصلحت، مقدار آن را مشخص مي كند. كيفيت پرداخت آن نيز با توافق مقرّر مي شود. اخذ جزيه مانند زكات، ساليانه است. در صورت عدم تعيين زمان، آخر هر سال گرفته مي شود و مانند ديگر ماليات هاي اسلامي، در مصالح اسلام و جامعه به مصرف مي رسد. كودكان و زنان از پرداخت جزيه معافند. به مستمندان مهلت داده مي شود كه در صورت كسب توانايي مالي، جزيه شان را بپردازند. اهل كتاب اگر پس از انعقاد قرارداد «ذمّه» از پرداخت جزيه خودداري كنند، به محل امني فرستاده مي شوند و از هرگونه تعرّض و غافل گيري مصونند.24
اين نكته قابل توجه است كه جزيه معمولا بسيار اندك بوده است. مطابق بعضي از روايات، گاهي يك دينار در سال مقرّر مي شد و حتي آنان كه قادر به پرداخت جزيه نبوده اند، معاف مي شده اند.25

2. حقوق و امتيازات اهل ذمّه يا اقلّيت هاي ديني
 

به سبب قرارداد «ذمّه»، اقلّيت هاي ديني از حقوق و امتيازاتي برخوردار مي شوند. اين امر مسئوليت سنگيني است كه دولت اسلامي به عهده مي گيرد. مادام كه آنان بر پيمانشان وفادار بمانند، مورد حمايت اسلامند.
امام سجّاد(عليه السلام) فرمود: «حق اهل ذمّه اين است كه آنچه را خداوند از ايشان قبول كرده، بپذيري و مادام كه ايشان به پيمان با خداي عزّوجل وفادارند، ستم در مورد ايشان روا نداري.»26
اسلام در صدد تأمين صلح و امنيت عمومي است. از اين رو، امتيازاتي براي اهل ذمّه قايل است كه در ذيل، به آن ها اشاره مي شود:

الف. مصونيت همه جانبه:
 

تعهد مبني بر تأمين مصونيت همه جانبه، به دو صورت در پيمان هاي «ذمّه» قيد مي شود: يكي خودداري مسلمانان از هرگونه تجاوز به جان، مال و ناموس متحدان ذمّي؛ و ديگري حمايت و تأمين جاني، مالي و عرضي ذمّيان و دفاع از آن ها در برابر تجاوز بيگانگان.
از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) نقل شده است: «بدانيد! كسي كه بر معاهدي ستم كند يا به او بيش از توانش تكليف نمايد، در روز قيامت، من خودم طرف حساب او هستم و حق او را مطالبه مي كنم.»27
از امام علي(عليه السلام) نقل شده است: «اينان كه با ما پيمان بسته اند بدان دليل به ما جزيه مي پردازند كه تحت حمايت ما، اموالشان مانند اموال ما و خونشان مانند خون ما محترم و مصون باشند.»28

ب. آزادي مذهبي:
 

اسلام اعتراف به اديان آسماني و پيامبران برگزيده الهي و احترام به شريعت آنان را جزو اصول عقايد خود به شمار آورده و در آيات متعدد قرآني به آن سفارش كرده است: (قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَي وَعِيسَي وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَد مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ)(بقره: 136)؛ بگوييد ما به خدا ايمان آورده ايم، و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اخلاف آنان نازل گشته و نيز به آنچه بر موسي و عيسي و ديگر پيامبران از طرف پروردگارشان داده شده است، در ميان آن فرقي قايل نمي شويم و در برابر فرمان خدا تسليم هستيم.
بر اين حقيقت در آيات متعددي تأكيد شده است.29 در قرآن كريم، تورات به صورت كتاب آسماني و حاوي شريعت الهي30 و انجيل نيز كتاب آسماني عيسي بن مريم(عليه السلام)معرفي شده است.31 با توجه به آيات قرآن كريم و پيمان هاي «ذمّه اي» كه در صدر اسلام بين پيامبر و اهل كتاب منعقد شده اند، ذمّي ها يا اقلّيت هاي ديني از لحاظ آزادي و حق برپايي مراسم مذهبي در امنيت كامل قرار دارند و اماكن مقدّس آنان احترام دارد. در قرآن كريم، صيانت عبادتگاه هاي آنان يكي از اهداف جهاد اسلامي قلمداد شده است 32 البته اين حكم، در عبادتگاه هاي موجود در زمان انعقاد قرارداد ذمّه است، اما احداث معابد جديد، تابع قرارداد ذمّه مي باشد.33

پي‌نوشت‌ها:
 

21ـ شيخ طوسى، كتاب الخلاف، الجزء الخامس، ص 553، مسئله 22.
22ـ ناصر مكارم شيرازى و ديگران، پيام قرآن، ج 10، ص 389.
23ـ مرتضى مطهّرى، مجموعه آثار، ج 20، ص 262.
24ـ روح اللّه خمينى، پيشين، ج 2، ص 448 / شيخ طوسى، كتاب الخلاف، ج 5، ص 545، مسئله 9.
25ـ شيخ طوسى، كتاب الخلاف، مسئله 10 (با استدلال به آيه 286 سوره بقره و آيه 7 سوره طلاق) / ناصر مكارم شيرازى و ديگران، پيشين، ج 10، ص 391.
26ـ محمد سپهرى، ترجمه و شرح رساله الحقوق امام سجّاد(عليه السلام)، ص 186.
27ـ احمد بلاذرى، پيشين، ص 167.
28ـ وهبه الزحيلى، آثار الحرب فى الفقه اسلامى، ص 729.
29ـ بقره: 285 / آل عمران: 50، 75 و 113 / نساء: 47 / هود: 120 / فاطر: 4 و 31 / احقاف: 35.
30ـ بقره: 136 / مائده: 44 و 68 / انعام: 91 / اعراف: 157.
31ـ مائده: 50 و 66.
32ـ حج: 40.
33ـ ضياءالدين رئيس، خراج و نظام هاى مالى دولت اسلامى، ترجمه فتح على اكبرى، ص 166.
 

منبع: www.lawnet.ir